«بار کد» فیلم خوبی است به شرطی که در ایران اسلامی تولید نمی شد و کشور سازنده آن آمریکا بود. چون این فیلم به لحاظ استانداردهای سینمایی جز کارهای خوش ساخت سینما محسوب می شود که توانسته با زبان جذابی مخاطب را پای فیلم نگاه دارد.
مصطفی کیایی، کارگردان این فیلم که پیش تر کارهایی چون ضد گلوله، خط ویژه و عصر یخبندان را در پرونده کاری خود دارد نشان داده که سلیقه تماشاگر را به خوبی می شناسد و به سبک فیلمسازی روز جهان نیز آشناست. این کارگردان جوان به خوبی میزانسن و دکوپاز را در فیلمش لحاظ می کند، درضمن گره هایی که در فیلمش می اندازد به خوبی تماشاگر را تا انتها پای فیلم نگاه می دارد. برای همین جدا از کارگردانی خوب، فیلمنامه گیرا از دیگر امتیازات این فیلم است.
درباره بازیهای این فیلم هم باید گفت که معمولا کیایی تیمی خوب را در کارهایش انتخاب می کند. این اتفاق از فیلم اول وی شروع شده و تا به امروز هم ادامه داشته است. نکته جالب حضور محسن کیایی برادر کارگردان در آثار وی است، اما این حضور به هیچ وجه آزار دهند نیست. این اتفاق نیز از آنجا نشئت می گیرد که نقش هایی که وی در این فیلم ها داشته با نوع بازی وی همخوان است، همچنین بازی های وی به شدت دوست داشتنی و فرح بخش است. درباره دیگر بازهای این فیلم هم می توان امتیازات خوبی به کار داد. برای مثال بهرام رادان یک بازی خوب از خود به نمایش گذاشته، همچنین پژمان بازغی توانسته از کلیشه های تکراری نقش های قبلی دور شود.
درباره استقبال تماشاگران از کارهای مصطفی کیایی هم باید گفت که عموما از کارهای این فیلمساز استقبال می شود، چون کارهای تماشاگر پسندی تولید می کند که استانداردهای بالای سینمایی دارد؛ اتفاقی که خواسته این روزهای سینمای ایران است. فیلم هایی که با داشتن توانایی فنی قادر باشند تماشاگر را به سینماها بکشانند.
*شوخی های مغایر با فرهنگی ایرانی-اسلامی
اما می پردازیم به بحث اصلی ما که شکل معنایی کار را در بر می گیرد. ابتدا از بحث فیلمنامه شروع می کنیم. در این فیلم طبق آنچه که من در جشنواره فجر دیدیم شوخی های بسیاری وجود دارد که به هیچ وجه با فرهنگ ایرانی – اسلامی همخوان نیست به نحویکه می توان گفت خانواده ها نمی توانند فیلم را در سالن تماشا کنند. این شوخی ها حتی در مواقعی به پرده دری جنسی نیز تبدیل شده است، البته شاید در اکران عمومی این دیالوگ ها حذف شده باشند، اما عجیب است که چگونه ارشاد تا به این اندازه در باره این دست تولیدات بی تفاوت شده است.
*روابط ناسالم دختر و پسر در فیلم
جدا از بحث شوخی های کلامی «بارکد»، باید به روابطی که بین دختر و پسر فیلم وجود دارد هم به عنوان معضلی دیگر اشاره کرد. این فیلم به نوعی مُبَلغ همخانه شدن دختران و پسران نامحرم است! آیا می توان چنین موضوعی را در یک فیلم سینمایی که در کشوری اسلامی تولید شده تصور کرد، البته شاید برخی ها ایراد بگیرند این حساسیت ها به نوعی نادیده گرفتن واقعیات جامعه است، چون مدعی هستند در اجتماع چنین اتفاقاتی روی می دهد برای همین نباید از نشان دادن آن در فیلم های سینمایی واهمه داشت! این گفته کاملا اشتباه است، چون ما برای سینما رسالت فرهنگ سازی متصور هستیم، پس اگر چنین باوری داریم باید بدانیم که می توان با زبان فیلم در بسیاری از مواقع تصویرگر جامعه آرمانی بود.
برای درک بهتر موضوع مثالی از سینمای هند می زنم. این کشور به دلیل جمعیت زیاد، مردمی بسیار فقیر دارد. در حقیقت باید گقت که شاید نزدیک به 90 درصد مردم آن کشور با سختی های متعدد دست و پنجه نرم می کند، اما آنچه که ما از در اکثر فیلم های هندی می بینیم تصویر شاد و رنگی از هند است. از ذکر این مثال می خواهم به این نتیجه برسم که صرف نشان دادن برخی واقعیات خدمت به فرهنگ نیست، بلکه سیاه نمایی است، پس در جاهایی باید فرهنگ سازی کرد تا در آینده ما اتفاقات خوبی را در پیرامون خود شاهد باشیم.
*شوخی نامناسب با لباس روحانیت
موضوع دیگری که در این بحث باید به آن توجه کرد، شوخی نامناسب با لباس روحانیت در فیلم است. اینکه یک بازیگر با پوشیدن لباس روحانیت به نوعی این قشر را مورد استهزا قرار دهد به هیچ وجه پسندیده نیست، آنهم قشری که برای این سرزمین زحمات بسیار کشیده است. درباره پوشش های بازیگران فیلم هم می توان حرف زد، زیرا پوششی که بازیگران دارند به وفور مبلغ فرهنگ غربی است؛ اتفاقی که نباید در سینما روی دهد، چون اگر ما با گشت ارشاد به درستی در خیابانها با پوشش های بد برخورد می کنیم نباید با فیلم هایی خود مروج همان پوشش غلط باشیم.
در انتهای این مطلب باید به کارگردان خوش فکر «بارکد» پیشنهاد کرد که سعی کند این استعداد خود را در مسیر خدمت به ارزش ها قرار دهد راهی که شهیدان برای حفظ آن جان خود را فدا کردند.
نظر شما